بهش میگم مشکلم اون آدم نیست. اون کارش زشت بود ولی در حدی نبود که منو انقدر ناراحت کنه. مشکل خودمم. مشکل اینه که من بعد آسیبی که سه سال پیش دیدم این چند وقت انقدر با خودم حرف زدم که پریسا بسه گارد گرفتن و دایم بدی آدمارو چک کردن. اینکه تصمیم گرفتم یک بار به یک نفر اجازه بدم که نزدیک بشه. مشکل خودمم که چرا درای قلبمو هل دادم.
میگه باور کن تو هیچ کار اشتباهی نکردی و اون گاردی که گرفتی هم درست نیست. اون از تو نمیتونه محافظت کنه. فقط از چیزهای خوبی که ممکنه برات پیش میاد دورت میکنه.
راست میگه .
و خب فردا روز دیگریه.
درباره این سایت