ماهی سیاه گفت:" شما زیادی فکر می کنید. همه اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم ، ترسمان به کلّی می ریزد."

ماهی سیاه کوچولو - صمد بهرنگی ۱۳۴۷



اول:

اگر بخوام مفهوم زندگی رو در یک کلمه بیان کنم نمیگم زندگی یعنی تعالی ، رشد  و. من کلمه‌ی "کشف" رو انتخاب میکنم. فارغ از اینکه در دنیای هرکسی زندگی چه معنایی گرفته برای من زندگی یعنی کشف.معنایی که میتونه رشد رو هم در خودش جای بده. زندگی در نگاه من یافتن دریچه‌های جدیده.لایه لایه گسترش فهم و درکمون از جهان هستی با استفاده از ابزار ارزشمند تجربه. به نظرم چیزی که مارو از هم متمایز می‌کنه دانستن نیست ،.دانستن هیچ خامی رو پخته نمی‌کنه ( با اینکه پخته رو صیقل میده) این تجربه است که این‌کار رو می‌کنه.تجربه دریچه‌های جدید رو به ما نشون میده و دانستن و آموختن و خواندن اون دریچه‌ها رو وسیع‌تر میکنن و به ما شناخت بیشتر و بهتری می دن. .
به مضمون از دوستی نقل می‌کنم ، میگفت:" مهمه که تمام زندگی رو ما تعیین نمیکنیم. اگر اینطور بود احتمالا هیچ وقت از مرز‌های امن‌مون خارج نمی‌شدیم. همین زندگی گاهی مارو تا مرز‌های حریم امن بدیهی انگاشته‌مون میبره و اجازه میده کشف کنیم.اجازه میدیم در دنیای خارج از خودمون مسافر باشیم ، قدم بزنیم و وجودمون رو بزرگتر کنیم."
راست میگفت.اینکه زندگی ، خدا و هر مفهوم دیگری که در زندگی ما نقش داره گاهی پرتمون می‌کنه بیرون از مرز‌های امن‌مون درد داره اما بهت "شدن"  هدیه میده. بزرگت میکنه. مسافرت می‌کنه.من الرحیل رو برای همین برای این وبلاگ انتخاب کردم.چون زندگی رو در تجربه و در سفر می‌دیدم. منظورم وما سفری بر روی مرز های جغرافیایی نیست (که میتونه این رو هم شامل بشه) سفر به احساسات جدید.سفر به دنیای درون خودمون به عبارت دیگه سفر از حریم امن به جایی در دنیای ناشناخته‌ها  البته با این پیش فرض که "من احتمالا شکست خواهم خورد."
تجربه حتما نباید قدم زدن بر روی شن‌های داغ جزایری در اقیانوس آرام شمالی باشه (که حقیقتا لذت بخشه) تجربه گاهی میتونه  کشف یک راه جدید برای رفتن به خونه باشه. می‌تونه انجام کارهای روزانه از هزار راهی که تا به حال تجربه‌اش نکردیم باشهمیتونه مزه‌ی آب انبه به جای آب انار همیشگی باشه.میتونه محبت و عشق ورزی باشه.میتونه درک حضور یک موجود زنده در بطن یک زن باشه.می‌تونه شکست‌های درشت و ریزی باشه که در زندگی میخوریم.می‌تونه پیاده گز کردن خیابون ولیعصر با بی پولی آخر ماه باشه .میتونه خوردن یک لیوان چای داغ از دستفروش‌ها به جای نشستن در کافه باشه.
باید در لحظه‌ای که هستیم با توجه به زمان و موقعیتمون تجربه‌هایی که می‌تونیم داشته باشیم رو پیدا کنیم و  اجازه بدیم ازمون عبور کنن.  در کنارش از اتفاقات غیر منتظره و گاها سخت روزگار وحشت نکنیم و دائم مسافر بودن رو تمرین کنیم و بعد  خرد تجربه و درس اون رو یاد بگیریم و ازش عبور کنیم.اینطوری تونستیم زندگی رو در کشف معنا کنیم.
چیزی که من رو در برابر گذر عمر و بالا رفتن شمار روزهای زندگیم آروم می‌کنه و اجازه میده از این شمار تند سال‌های عمرم کمتر بترسم ،  معناییه که برای زندگی‌م انتخاب کردم. جمله‌ی "زندگی یعنی کشف." این فرصت رو بهم میده تا از گذر زمان نترسم. چون تجربه و کشف خیلی وقت‌ها وابسته به سنه و برای اتفاق افتادن نیازمند زمانه.به نظرم تا جایی که وزن تجربه از وزن سال‌های زندگی‌مون کمتر نشده میشه باهاش کنار اومد. اما اگه جایی دیدیم روزی از عمرمون میگذره و تجربه‌ای نمی کنیم.دریچه‌ی جدیدی نمی‌بینیم و یک لایه به درکمون از هستی اضافه نشده باید ترسید از این بیهوده گذران عمر.

به قول ماهی سیاه کوچولو با فکر کردن و فکر کردن و فکر کردن اتفاقی نمیفته قدم در راه بذار.حتا به قیمت شکست که در شکست هم زندگی چیزی برای یاد دادن و بزرگت کردن در آستین داره.از آنچه که پیش‌روته و تو نمی‌دونی چیه نترس. همین که راه بیفتی ترست می‌ریزه


دوم :

من مارینا آبراموویچ رو دوست دارم.  به نظرم زن بسیار قدرتمندیه. شاید لازم باشه توضیح بدم قدرتمند بودن در ذهن من از جهت توان تسلط بر خود معنا پیدا می‌کنه نه تسلط بر دیگران. مدت‌ها پیش با این زن در یک ویدیو اشنا شدم. ویدیو موزه نیویورک و زنی با لباس قرمز که ساعت‌ها آنجا می‌نشست و در چشمان مردم می‌نگریست. مارینا آبراموویچ یا مادر هنر پرفرمنس در سخنرانیش در تد حرف جالبی می‌زنه ، میگه :"شما کارهایی در زندگی می‌کنید، تا زمانی‌که شما هر چیزی را به روش همیشگی انجام دهید هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما روش من انجام کار‌هایی است که من از آن‌ها هراس دارم یا می‌ترسم،  چیزهایی که نمی دانم. مثل رفتن به منطقه‌ای که هرگز کسی در آنجا نبوده است و سپس شکست خوردن. فکر میکنم شکست خوردن بسیار مهم است چون اگر جایی بروی، اگر آزمایشی انجام بدهی میتوانی شکست بخوری. اگر تو به آن منطقه نروی شکست نمیخوری. در واقع شما خودتان را بارها و بارها تکرار می‌کنید. فکر می‌کنم اکنون انسان نیاز به تغییر دارد و تنها تغییری که انجام می‌شود تغییر در سطح شخصیت است.شما باید تغییر را در خودتان ایجاد کنید زیرا تنها راه تغییر آگاهی و تغییر جهان پیرامون ما با تغییر خودت شروع می‌شود. خیلی آسان است که از جهان و اینکه چیزها درست نیستند و دولت‌ها فاسد هستند و گرسنگی در جهان هست و جنگ هست و انسان‌ها کشته‌ می‌شوند انتقاد کرد. اما آنچه که ما در سطح شخصی انجام می‌دهیم ، سهم ما از کل آن‌ها چیست؟"

اگر خواستید سخنرانیش در تد رو ببینید اسمش رو سرچ کنید. هرچند بهتره قبل دیدن این تد کمی با شخصیت این آدم،  پرفورمنس  آرت و پروژه‌های شخصی مارینا آبراموویچ آشنا باشید وگرنه چیز زیادی از حرف هاش دستگیرتون نخواهد شد.

سوم :

در مدل پنج عاملی شخصیت که یکی از مهم‌ترین ازمون‌ها در روانشناسی شخصیت هست (در کنار mbti) فاکتوری وجود داره به نام openness  یا گشودگی. آرسام هورداد در توضیح این مورد میگه اگر میخواهیم زندگی غنی‌ای داشته باشیم باید کیفیت جستجوگری رو در خودمون پرورش بدیم. باید نسبت به تجارب جدید گشوده و پذیرا برخورد کنیم.  openness رو تقویت کرده و محدود و قطعی در یک چیز نباشیم. در کنارش دنبال معنا و عمق بگردیم و  به عبارت دیگه جستجوگر در ایده‌ها باشیم. اگر به دنبال توسعه فردی (personal development)  و سازنده بودن و افزایش کارایی هستیم باید جستجوگر در خودشناسی باشیم. باید مسافر خودشناسی باشیم.همین آزمون و خطاست که گام به گام ما رو به چیزی که متعلق به ماست نزدیک می‌کنه.

چهارم:
چند روز پیش ویدیویی از میشل اوباما دیدم در رونمایی از کتاب جدیدش با عنوان "becoming" (شدن) حرف‌هایی که در توضیح این عنوان می‌زد جالب بود و بسیار مشتاقم ببینم شدن رو در این کتاب چطور تعریف کرده و چطور باهاش مواجه شده.
شنیدن تجربه ادم‌ها در زندگی  برای من همیشه از لذت بخش‌ترین کارها بوده :)


پنجم :
در  آخر بگم این حرف‌ها به این معنا نیست که ما باید از هر تجربه‌ای استقبال کنیم.وما هم استقبال نکردن به دلیل ماهیت بد یا خطر آفرین تجربه نیست بلکه تمام فاکتورها و اصولی که در زندگی داریم رو باید با هوشمندی در کنار هم استفاده کنیم. گاهی تحربه کردن و امتحان کردن‌ راه‌های جدید ،  تحت الشعاع ِ زمان ،  انرژی و یا عوامل موثر بیرونی دیگه قرار میگیرن که باید خرد تشخیص تمام این موقعیت‌ها رو در خودمون پرورش بدیم و اسیر مفاهیم زندگی در حالت تیغ‌ دو لبه نشیم.
( که البته خود این اتفاق‌ها و نتوانستن‌ها هم میتونه در دسته بندی تجربه جدید جای بگیره :)  )










مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Ronda دانلود پروژه آهنگ جديد - جديدترين آهنگ ها نمای سنگ پارسي آهنگ الکترونیک کتاب دوني هیات ووشو ورامین سئو - طراحی سایت